صفحات

سخت است فهماندن چیزی به کسی که در قبال نفهمیدنش پول می گیرد. (احمد شاملو)

۱۳۸۵ مهر ۱۸, سه‌شنبه

جلادانو بس دی

ما می لپه نیولې
راتوییږی سره غمی په ناوه کې
یو ماشوم
ناست پر بلۍ
جامې یې سوځیدلی
شونډې یې چاودیدلې
سترګې یې سپوږمۍ سره
                      نښلولی
په لاس کې یې غوړیدلی
                       سکروټې.
ما مې لپه نیولې
د ویر سره ږلۍ راتوییږی
                  له اسمانه
یو ماشوم
ناست د مړی تر څنګ
سترګې یې اوښکنې
په کرکه ګوری اسمان ته
په لاس کې یې غوړیدلی
                       انګارونه.
ما مې سترګې پرانیستی
د شیطانانو لښکرې تیریږی
په جامو یې سرې رټې د وینو
یو ماشوم
ناست د یو ټپی تر څنګ
اننګی یې رپیږی له کرکې
چیغې وهی
جلادانو،
بس دی

تصویب منشور "مصالحه ی ملی"

 خون ناحق دست از دامان قاتل برنداشت - دیده باشی لکه های دامن قصاب را

بعد از تصویب منشور مصالحه ی ملی توسط ولسی جرگه و بعد مشرانو جرگه، کسانی که از سوی مجامع بین المللی به نقض حقوق بشر در سه دهه ی گذشته متهم شده بودند، به تصویب آن بسنده نکرده و تجمعی را در غازی ستدیوم کابل راه اندازی کردند. اینان قبل از تجمع خود از طریق تلویزیون اعلان نمودند که صدهزار نفر را گرد هم خواهند آورد، اما طبق آماری که از سوی وزارت داخله اعلان شد، تعداد اشتراک کنندگان گردهمایی به ده تا دوازه هزار نفر می رسید که از روی آمار می توان به محبوبیت این جمع، حداقل در کابل پی برد. 
مسئله ای  که درین مورد مهم است، این است که وقتی این جمع جنایتی را مرتکب نشده، خانه ای را ویران نکرده و چور و چپاول نکرده است، چرا برای برائت خود، خود را به زمین و زمان می کوبد؟ حتی اولین رییس جمهور دولت "مجاهدین" هم از تصویب نمودن طرح  مصالحه ی ملی خجالت کشید و از جنایات صورت گرفته یادآوری نمود. در جریان این گردهمایی هم افتراق بین تنظیم ها مشهود بود، هیچ عضوی از تظیم مربوطه، عکسی یا شعاری از تنظیم غیر را بلند نکرده بود. گفته می شود که  سران یکی از تنظیم ها یک هفته قبل از جلسه برای 1500 نفر، مهمانی ای را در هوتل قصر مهتاب ترتیب داده و از آنان خواسته بود تا در گردهمایی شان اشتراک نمایند. مصرف  این رهبر تنظیمی بالغ بر صدها هزار افغانی بود.
آیا "منشور" نامبرده (ما آن را منشور خود بخشی نام نهاده ایم) تنها در مورد تنظیم های جهادی صادق است، یا در مورد خلقی ها، پرچمی ها، طالبان و حزب اسلامی هم؟ غیر از تنظیم های حاکم جهادی، دیگران در غازی ستدیوم هیچ نماینده ای نداشتند. این چگونه "مصالحه" ای است که غیر از تنظیم های جهادی، دیگران آن را به ریشخند می گیرند؟
مردم افغانستان شاهد بودند که تنظیم هایی که کابل را به خاک و خون کشیدند، در یک حرف همزبان شدند و آن بخشیدن خود  بود.  وقتی کابل در میان جنگ های تنظیمی به حمام خون مبدل شده بود و تکه و پارچه می شد، همین رهبران تنظیم ها برای تصرف ساحات بیشتر، یکدیگر خود را زیر شلیک توپ و هاوان و راکت گرفته بودند، نه صلحی ارزش داشت و نه قسم و قرآن خوردن در مکه، اما امروز برای اینکه از چنگ عدالت فرار نمایند، دم از صلح و اسلام می زنند و با اینکار مانند گذشته بر تمام خون های ریخته شده پا می گذارند و در جشن "همبخشی" خود را می بخشند و این درحالیکه آقای کرزی چندی قبل از برنامه ی عدالت انتقالی صحبت نموده بود.
برای کسانی که در جریان سی سال گذشته خون انسان های بیگناه را ریخته اند، کشور را به تباهی کشانده و آن را از هست و بودش ساقط کرده اند، همبخشی جز ریشخند زدن و پا گذاشتن به خون بی گناهان معنایی ندارد و قرار است اکثریت همین جمع، قانونگذاران کشور ما باشند!
تصویب منشور "مصالحه ی ملی"، آقای کرزی را در تنگنا قرار داده است. وقتی او به کمپاین انتخاباتی اش می رفت، همواره از طرد جنگسالاران و ناقضان حقوق بشر در دستگاه دولتی حرف می زد، اما به محض تکیه بر اریکه قدرت، همه را در آغوش گرفت و دست نوازش بر سر شان کشید. امروز او در بین دو سنگ آسیاب خورد می شود: مردم و جنگسالاران. اگر از همان ابتدا جنگسالاران را رانده بود، امروز به چنین سرنوشتی دچار نمی شد. کسی که مار در آستین نگاه می کند، روزی حتماً توسط مار گزیده می شود.
کسانی که کشتند، بستند، سوختند، چور کردند،  تجاوز کردند و کشور را به مخروبه ای مبدل نمودند و بر خون های ریخته شده خندیدند، فراموش مردم نخواهند شد. امروز اگر فریاد مردم در گلوی شان خفه شده و قاتل خود را به پای میز محاکمه کشانده نمی توانند، این به آن معنی نیست که ناقضان حقوق بشر و قاتلان مردم، لکه های دامن خود را پنهان نموده و از محاکمه ی مردم فرار کرده می توانند. روز حساب با جنایتکاران و ویرانگران سه دهه حتماً رسیدنی است. حنای پنهان نمودن زیر نام اسلام دیگر رنگش را باخته است و هر جنایتکاری نمی تواند با سوء استفاده از معتقدات مردم، جنایات خود را ببخشد. این نه در صلاحیت پارلمان افغانستان است و نه رییس جمهور. این حق از آن مردم است، مردمی که زجر دیده اند و جگرگوشه های شان را طی سه دهه ی گذشته از دست داده اند و  بر عفت شان تجاوز شده است. جنایتکاران هر قدر کف بر دهان آرند، طناب دار مردم، روزی گردن شان را حلقه خواهد زد.