صفحات

سخت است فهماندن چیزی به کسی که در قبال نفهمیدنش پول می گیرد. (احمد شاملو)

۱۳۸۵ شهریور ۴, شنبه

ریگا، دستاوردی نداشت


بعد از یازده سپتمبر که پای نیروهای امریکایی و اروپایی بی هیچ سند و مدرکی به افغانستان باز شد، نه تنها فضای افغانستان بی آنکه هیچ افغانی بداند که بر آن چه میرود و چه می آید، در اختیار آنان قرار گرفت. از رفت و آمد تعداد نیروهای زمینی، جابجایی، زندان و زندانبانی آنان نیز اجازه و خبری به کسی نداده شد و نداده می شود.
ناتو که ضرورت وجودی آن جز انگلیس برای اکثر کشورهای عضو اروپائیان بعد از فروپاشی اتحاد شوروی، زاید به نظر می رسید و فرانسه و آلمان نیروی 60 هزار نفری واکنش سریع اروپایی را برای اروپای متحد پیشنهاد کرده بودند، می رفت تا آخرین میخ بر تابوت این پیمان کوبیده شود.
دکترین مهار اژدها های کوچک جمهوری خواهان در امریکا و ستراتیژی کنترول بازارها، نیروی کار، مواد خام و مخصوصاً حوزه نفت و گاز آسیا در پیش از یازده سپتمبر به طور محدود و بعد از یازده سپتمبر به صورت گسترده، پای امریکائیان را در آسیا باز کرد و با اشغال آشکار عراق (باتلاقی که تا کمر در آن فرو رفته است) این ستراتیژی تکمیل گردید و با موجودیت 20 هزار سرباز امریکایی در افغانستان، پای ناتو را نیز کشید و به این ترتیب برای حفظ پیمان ناتو روزگار چندی هزینه شد.
کشورهای عضو ناتو که با تضاد های مهلکی بین هم درگیر اند و بسیاری از آنها نمی خواهند، جان سربازان شان فدای منافع ستراتیژیک امریکا در افغانستان گردد، تلاش می نمایند تا  دیگران را گوشت دم توپ کرده خود به جاهای امنی بخزند که این تضاد و تزلزل وحدت میان اعضای آن را به شدت کاهش داده، آلمان ها از شمال به جنوب نمی روند، ایتالوی ها کنفرانس شبیه بن می خواهند، کانادایی ها و هالندی ها از تلفات شان واویلا دارند و انگلیس ها در خوش وبش با طالبان می خواهند هر طوری شده از تلفات جلوگیری کنند و امریکایی ها که میدان هوایی بگرام و کندهار را پایگاه گرفته، 12 هزار سرباز در ناتو و هشت هزار آماده عمل خارج از آن و قوای هوایی بی52 و هلیکوپتر های پیشرفته در اختیار داشته که باز هم حرف اول را در معادلات افغانستان می زنند و ازین رهگذر کشور های مقتدر اروپایی راضی به نظر نمی رسند.
در حالیکه هر سرباز خارجی به اندازه 30 سرباز اردو و پولیس افغانستان ماهانه مصرف بر میدارد، سربازان افغان زیر فرمان ناتو با تجهیزات عقب مانده، لوژستیک ضعیف، افراد غیر فنی و تعلیم نادیده، معاش بخور نمیر، بدون پوشش هوایی و وسایل زرهی در خط مقدم جبهه می جنگند و تلفات سنگینی را متحمل می شوند و به این خاطر فرار میان صفوف آن (به قول همایون فوزی) نامهار وجود دارد. اینکه چرا این همه مصرف برای نیروهای خارجی صورت می گیرد ولی ارتش افغانستان را با این تنگدستی روانه کارزار میسازند، طلسمیست که باید خود خارجی ها آنرا باز نمایند.
ناتو در ریگا تلاش کرد تا بر اختلافات اعضایش پرده بر اندازد و هم در مورد فرماندهی این نیروها که هر وقت بخواهد در هر منطقه از هر نیرویی استفاده کند وهم در صورت ضرورت به ازدیاد نیرو در افغانستان بپردازد، به شکلی قوغ اختلافات زیر خاکستر نگهداشت و بر فرق این وضعیت شیفر گفت که تا 2008 تأمین امنیت به اردوی افغانستان واگذار خواهد شد!!
ناتو حال در افغانستان 33 هزار نیرو دارد، هشت هزار نیروی امریکایی با تجهیزات پیشرفته و پوشش هوایی قوی، خارج ازین پیمان در کنار 80 هزار نیروی اردو و پولیس افغانستان در مقابله با طالبان جابجا می باشند. این در حالیکه فقط در چهار ولایت گهگاهی جنگ رویارویی میان گروپهای طالب که هیچوقت تعداد جنگجویان آنان از 200 نفر تجاوز نکرده قرار می گیرند و در 9 ولایت دیگر با حملات ایذایی، انفجاری و انتحاری رو به رو هستند که هرگز ضرورت به نیروی منظم قوی را نمی طلبد و صرف استخبارات و اطلاعات در مهار آنها موثر می باشد. تمرکز نیمی از نیروهای ناتو و سوم حصه ارتش و پولیس افغانستان درین ولایات به خوبی قادر خواهند شد، امنیت ضعیف کنونی را به درجه دلخواه برسانند، ولی ناتو همیشه از کمبود داد می زند، در حالیکه بیش از شش هزار نیروی آن در کابل خفته و در کوچه پسکوچه های شهر پرسه می زنند و به عنوان اهداف متحرک در میان شهر طعمه انتحار شده، غیر نظامیان بسیاری به کام مرگ فرستاده می شوند. این در حالیکه دروازه های کابل را به قضا سپرده کنترولی بر آنها ندارند. هستند دهها گروپ ناتو که تا حال یکبار هم ماشه نچکانده و در گوشه های بی هیچ جنگ و درگیری به تأمین امنیت می پردازند!!
با این وضعیت ناتو از اکتوبر به اینسو با ضد ونقیض گویی های به اعتبار نظامی اش سخت لطمه زده که اگر عمدی نباشد، ناآگاهانه طالبان را تقویت کرده، مورال حامیان دولت را تضعیف نموده است. غربی ها گاهی اظهار نظرهایی می نمایند که با استقرار امنیت در افغانستان مغایرت دارند، اینکه چه طلسمی در پشت چنین اظهاراتی نهفته، گمانه زنی های مختلفی مبنی بر منافع خاص اظهار نظر کنندگان وجود دارد، ورنه آقای نیومن سفیر امریکا در کابل اعلان نمی کرد که سال خونینی پیشرو داریم و در میان اقشار مختلف جامعه افغانستان دلهره و اضطراب خلق نمی کرد.
ناتو و امریکا اگر واقعاً خواهان امنیت و ثبات در افغانستان اند، باید در ساختار دولت افغانستان که اکثر جنگسالاران شیفته قدرت و مکیدن خون مردم بر پله های مختلف آن لمیده اند، مخصوصاً در ولایات تغییرات بنیادی به وجود آورند. زیرا ساختای کنونی دولت افغانستان باعث شایع فساد نامهار در ادارات، گسترش مواد مخدر، افزایش فقر و بیکاری گردیده و این سبب شده تا قدمی در راه آبادی و خدمت به خلق برداشته نشود، بگذریم ازینکه هم امریکا و هم ناتو در زد و بندها و اشتراک منافع تنگاتنگ با پاکستان قرار دارند و نه تنها کوچکترین برخوردی با آن به خاطر مداخله اش در افغانستان نمی کنند که نوازشش کرده، ملیاردها دالر و فانتوم برایش هدیه می کنند!! به این خاطر این نظر در نزد بسیاری از افغانها روز تا روز قوت می یابد که امریکا و متحدان غربی او جهت تثبیت پایگاههای شان در آسیا، ضرورت به حفظ وضعیت کنونی دارند و این با دکترین جمهوری خواهان که در زمان ریگان تدارک دیده شده، نیز منطبق می باشد.
و در آخر باید خاطرنشان ساخت که تاریخ تمامی ملت های جهان نشان داده، تا اینکه خود مردم جهت امنیت و ثبات، بالندگی و پیشرفت به پا نخیزند، هیچ خارجی ای قادر به ایجاد بهشتی برای دیگران نیست و هیچکس برای دیگران بی اینکه منافع خاصش در نظر باشد، خون نمی دهد.

هیچ نظری موجود نیست: