صفحات

سخت است فهماندن چیزی به کسی که در قبال نفهمیدنش پول می گیرد. (احمد شاملو)

۱۳۹۷ تیر ۳۰, شنبه

کوریای شمالی در محاصرۀ غول سرمایه


 جاپان از سال 1905 تا ختم جنگ جهانی دوم، شبه جزیرۀ کوریا را جزء مستعمرات خود ساخته بود و جاپانی ها در این مدت حاکم بلامنازع این شبه جزیره بود، اما پس از پایان جنگ جهانی دوم، امپراتور وقت جاپان هیروهیتو در سال 1945 وادار به عقب نشینی گردید. با عقب نشینی جاپان تلاش ها برای برگزاری انتخابات در شبه جزیرۀ کوریا آغاز گردید، اما به نتیجه نرسید و تنش ها بین دو بخش کوریا بالا گرفت و هر یک از طرفین ادعای حاکمیت بر کل شبه جزیرۀ کوریا را داشتند. بالاخره با برگزاری دو کنفرانس بین المللی (یالتا) و (پوتسدام) در سال 1945، شبه جزیرۀ کوریا به دو بخش جنوبی و شمالی تقسیم شد که نیروهای نظامی امپریالیزم امریکا وارد بخش جنوبی و نیروهای اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی وقت وارد بخش شمالی کوریا گردیدند و مدار 38 درجه به عنوان مرز مشترک بین دو کوریا تعیین شد. 

در 25 جون سال 1950 جنگ تمام عیار بین طرفین آغاز و شورای امنیت سازمان «ملل» به پیشنهاد امریکا، قطعنامه‌ای برای کمک و حمایت نظامی از حکومت دست راستی کوریای جنوبی به امضاء رساند که در نتیجه 341 هزار عسکر که 88 درصد آن را امریکایی‌ها تشکیل میدادند، وارد کوریای جنوبی گردیدند. این نیروها در مدت زمان اندک توانستند اکثریت مناطق شبه جزیرۀ کوریا را به تصرف خود در بیاورند. جمهوری خلق چین به رهبری مائوتسه دون آرام ننشست و با اعزام نیروی نظامی چینی به خاک کوریا، عساکر امریکایی را تا مرز تعیین شدۀ دو کوریا عقب زد.  

جنگ کوریا که سه سال دوام کرد، بالاخره در سال 1953 در زمان ریاست جمهوری ایزنهاور رئیس جمهور وقت امریکا منجر به آتش بس گردید. در این جنگ چیزی در حدود 640 هزار تُن بم از سوی امریکایی ها و حامیان حکومت کوریای جنوبی بر خاک کوریای شمالی ریختانده شد که باعث کشته و زخمی شدن 3,000,000 انسان گردید. در این جنگ تلفات عساکر امریکایی و 20 کشور حامی آن چیزی در حدود 360,000 نفر بود.

  در دوران حملات وحشیانۀ امریکا و متحدین آن، تمامی زیرساخت های کوریای شمالی تخریب و کاملاً ویران شد که به همت والای خلق کوریای شمالی پس از راندن اشغالگران امریکایی دوباره زیر ساخت های آن اعمار و در حال حاضر با وجود کوهی از مشکلات (تحریم های اقتصادی، تهدیدهای نظامی با اجرای مانورهای مشترک امریکا و کوریای شمالی) کماکان قهرمانانه از شرف و عزت شان در برابر کشورهای قلدر جهان مخصوصاً امپریالیزم امریکا دفاع می‌نماید. خلق کوریای شمالی خون ملیون ها هموطن خود را که از سوی غارتگران سرمایه به زمین ریختانده شده، پاس داشته و با تمام وجود آماده است تا از کشور خویش در برابر هر نوع تجاوز و یلغار به دفاع بپردازد. 

با وجود تبلیغات گسترده از سوی امریکا و حامیانش علیه کوریای شمالی و نشر تصویر بسیار خشن و غیر انسانی در اذهان عمومی از نظام سیاسی حاکم در آن کشور، وقتی بیطرفانه به قضایای کوریای شمالی برخورد صورت گیرد، در می‌یابیم که با وجود این همه تحریم و به انزوا کشاندن این کشور، هنوز هم کوریای شمالی به عنوان یکی از کشور های قدرتمند و با صلابت جهان مطرح می باشد، اما اینکه خلق این کشور با چه سرنوشتی گرفتار است، آیا فقر و بدبختی در آن کشور بیداد میکند و یا اینکه مردمان آن از نعمات زندگی انسانی برخوردارند؛ عقل و منطق به ما اجازه نمی‌دهد که صرف به تبلیغات یک جانبۀ امریکا و شرکای آن توجه نموده و در این زمینه قضاوت نمائیم. اما واقعیت امر این است، کشوری که اصل اتکا به خود را سرمشق کار و زندگی قرار داده و سر تسلیم در برابر هیچ قلدری فرود نمی آورد و با وجود فشارهای مضاعف اقتصادی، سیاسی و نظامی، بزرگترین ابرقدرت جهان را به تب مرگ انداخته، باید حمایت بیدریغ خلق خود را به همراه داشته باشد، در غیر آن هرگز توان ایستادگی در برابر این همه مشکلات را ندارد.  

با اطلاعات جسته و گریخته از وضعیت داخلی کوریای شمالی، در می‌یابیم که تمام امکانات درمانی از قبیل تجهیزات، پرسونل، ادویه و مکان برای تداوی مریضان در این کشور رایگان است و توجه به صحت در صدر برنامه ها قرار دارد. مراکز صحی و شفاخانه های مدرن در سراسر کوریای شمالی با تکنالوژی طبی مدرن که نظیر آن در جهان بسیار کم دیده شده، مصروف خدمت به خلق کوریای شمالی میباشد. صحت کودکان کوریای شمالی منحیث آینده سازان این کشور از اهمیت خاص برخوردار است، روی این اصل شفاخانه های مدرن و مراکز صحی حمایت از طفل و مادر با تجهیزات طبی مدرن مجهز بوده وپرسونل با تجربه که سرشار از عشق خدمت به انسان است، برای خدمت به اطفال این کشور  فعال اند. همچنان به بخش های دیگر صحت از قبیل چشم، گوش وگلو و بینی، عصبی و روانی، جراحی، داخله و مخصوصاً اورتوپیدی  توجه خاص صورت میگیرد. 

درکوریای شمالی آموزش اجباری و رایگان است و یکی از مسئولیت های دولت به شمار میرود، چنانکه در این کشور یک اصل حاکم است و آن اینکه «نن آآآااااااآموزش وپرورش مادر همه مسلک ها و مهارت هاست». روی این اصل دولت به صورت جدی روی نصاب درسی مکاتب توجه خاص نموده و نصاب درسی را مطابق نیازهای جامعه عیار میسازد. برای کارگران صنعتی، زراعتی و خدماتی در ساحات کاری شان مدارس و امکانات آموزشی مطابق به ضرورت های کاری و محیطی فراهم گردیده تا نه تنها اطلاعات در رابطه با پروسۀ کاری خود را حاصل نمایند بلکه تاثیرگذار بر محیط و خانواده خود هم باشند. 

درکوریای شمالی دولت موظف است تا برای شهروندان خود مسکن تهیه نماید و همه را مطابق برنامه صاحب مکانی برای بود و باش بسازد، فلهذا خلق کوریای شمالی با داشتن چنین دولتی باید از آن دفاع نماید، یا اینکه بگذارد سرمایه داری امریکا آن را محاصره کرده، قلع و قمع نموده و مانند سایر مستعمراتش آن را به کشوری مملو از فقر، فلاکت، بدبختی و تباهی مبدل نماید؟

امپریالیزم امریکا با توطئه چینی، تهدید، تحریم و استفاده از ابزار پوسیدۀ سرمایه داری چون «حقوق بشر»، «جامعه مدنی»، «آزادی بیان» وغیره می خواهد خلق کوریای شمالی را از مسیر تکاملی آن منحرف ساخته و این کشور را  زیر سایۀ اشغال و استعمار خود در بیاورد تا بتواند در این بخش از جهان هم خود را به سود سرشار برساند، اما این خلق کوریا است که از هوشیاری کار گرفته و فریب مار خوش خط و خال سرمایه را نخورده و اسیر دام آن نگردد تا به سرنوشت سایر کشورهای مستعمره دچار نگردد. 

ملاقات اخیر ترامپ با کیم جونگ اون و تلاش ها برای خلع سلاح اتمی کوریای شمالی بیانگر آن است که زهر کشندۀ سرمایه اثر کرده و اگر  رهبری سیاسی کوریای شمالی از درایت و هوشیاری کار نگیرد، ترس آن وجود دارد که این کشور نیز قربانی خوشباوری رهبران سیاسی آن گردیده و مردم آن به سرنوشت غم انگیزی مواجه گردد.

هیچ نظری موجود نیست: