صفحات

سخت است فهماندن چیزی به کسی که در قبال نفهمیدنش پول می گیرد. (احمد شاملو)

۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۵, یکشنبه

کشوری با ثروت های هنگفت طبیعی، اما فقیر

از «برکت» سناریوی 11 سپتمبر 2001 و به تعقیب آن هجوم بیش از 40 کشور جهان زیر نام «جنگ» علیه «القاعده و تروریزم» این دشمن فرضی که همچون نوزاد بدجنس و ناقص الخلقه با دستان خونریز سازمانهای جاسوسی سیا و آی. اس. آی تربیه و پرورش یافته بود، بیش از یازده سال می گذرد. در این مدت کشور ما از زمین و هوا مورد تاخت و تاز قرار گرفته و هر روز خون توده های ستمدیدۀ ما با دستان این جلادان تاریخ به زمین می ریزد.
امروز با گذشت بیش از یک دهه، این «جنگ» خاتمه نیافته و هر روز به شدت و حدت آن افزوده می شود و کماکان این «قصه» دنباله دارد. اخیراً هیاهوی خروج اشغالگران غربی بعد از 2014 و کوبیدن بر طبل خالی «صلح» با «مخالفین»، حلقه های دیگری از زنجیر اسارت توده های زحمتکش و ستمدیدۀ ما نمایان گردیده تا بلکه تیوریسن های کاخ سفید و نظامیان پنتاگون بتوانند از این طریق زمینه را برای تطبیق دهۀ چهارم ستراتیژی آسیایی خود فراهم نمایند.
امضای پیمان اسارتبار «امنیتی» بین دول واشنگتن و کابل و جابجایی بیشتر از 15 هزار عسکر مطابق به مفاد پیمان «امنیتی» و هزاران تن دیگر خارج از این پیمان در پیشرفته ترین پایگاه های نظامی که در این مدت اعمار گردیده، نه تنها همچون شمشیر دموکلس بر سر کشورهای آسیایی مخصوصاً چین، روسیه، ایران، هند، پاکستان و کشورهای نفت خیز آسیای میانه قرار داشته بلکه از جانب دیگر جهانخواران حریص سرمایه از طریق جابجایی «جواسیس» خود در وزارت های مختلف از جمله معادن و سایر ادارات دولت کابل به فکر انداختن  شکم بر ثروت های طبیعی کشور ما نیز می باشند.
موجودیت بیش از 1400 نقطه از ساحات معدنی و ذخایر طبیعی که مطالعات اخیر آن را تثبیت نموده و ارزش آن به هزاران ملیارد دالر میرسد، به وضوح نمایانگر آن است که افغانستان یکی از غنی ترین کشورهای جهان از لحاظ داشتن منابع طبیعی می باشد. این موضوع خواهی نخواهی حرص و آز سرمایه را به خود جلب نموده و هر یک از کشورهای اشغالگر می خواهد از این خوان، لقمه ای به دست آورد و یا امتیاز خود را از طریق شرکت در «جنگ» افغانستان در جای دیگری از جهان از امریکای اشغالگر نصیب شود.
چون ارزش ثروت های طبیعی افغانستان سر به هزاران ملیارد دالر میزند، به همین خاطر «دوستان خارجی» با استخدام «مشاورین» خود در وزارت معادن تلاش دارند تا سهمی از این نعمت بزرگ را به دست آورند. افشاگری های اخیر روزنامۀ هشت صبح گوشه ای از واقعیت های نهفته در پس پردۀ چور و چپاول معادن کشور را نشان میدهد.
پرداخت یک ملیون (1.000.000) دالر امریکایی معاش ماهانه به 40 مشاور خارجی، 37 هزار دالر به نام کرایۀ مهمانخانۀ وزیر، صدها هزار دالر به بلی گویان و نزدیکان وزیر تحت نام معاش ماهانه، استبداد وزیر معادن در استخدام و انفکاک افراد و اشخاص در واقع گوشه هایی از این فساد را در بخشی از دولت نشان میدهد، اما اینکه در بخش قراردادها و داوطلبی های معادن به چه میزان خیانت صورت گرفته، از حوصلۀ این مقال خارج است.
اگر به صورت گذرا به چند معدن در کشور اشاره شود، می بینیم که ارزش های نهفته در این معادن سر به ملیاردها دالر می زند. تنها معدن آهن حاجی گک با داشتن بیش از دو ملیارد (2.000.000.000) تن آهن که سنگ آن بیشتر از 62 درصد آهن دارد، یکی از غنی ترین معادن آهن در جهان تثبیت شده است. در صورت موجودیت دولت مردمی و مستقل، این معدن میتواند برای 200 سال، هر سال پنج ملیارد (5.000.000.000) دالر نصیب دسترخوان های مردم این سرزمین نماید. همچنان  معدن مس عینک یکی دیگر از معادن غنی کشور است که ده ها ملیون تن مس به ارزش ملیاردها دالر در آن نهفته است. به همین ترتیب ده ها معدن کوچک و بزرگ دیگر نیز در اطراف و اکناف کشور دست نخورده باقی مانده و «دوستان خارجی» تلاش دارند تا با استفاده از ترفندهای مختلف آنها را تصاحب نمایند.
دولت کابل که یکی از فاسدترین دولت های جهان شهرۀ عام و خاص است، چون نمایندۀ واقعی مردم این سرزمین نمی باشد، نه تنها قادر به کنترول ثروتهای نهفتۀ این کشور بوده نمی تواند بلکه با وابستگی هایی که تعداد زیادی از مقامات بلندپایۀ آن به دولتهای دور و نزدیک دارند، هر روز این ثروت های نهفته را لیلام می نمایند. در صورتیکه اوضاع سیاسی کشور تغییر نخورد و دولت مردمی و دموکراتیک که نمایندۀ اکثریت 95 درصد مردم باشد، سر قدرت نیاید، مطمئناً برای نسل های آیندۀ این کشور، چیزی جزء بدبختی، فقرو بیچارگی باقی نخواهد ماند.
به همۀ نیروهای آزادیخواه، روشنفکر، مترقی و استقلال طلب است که از هر طریق ممکن نگذارند تا ثروت های طبیعی این کشور به تاراج رفته و یا اشغالگران خارجی از طریق مشاورین (جواسیس) و سایر وابستگان خود کشور ما را لیلام نمایند. افغانستان امروز بیشتر از هر زمانی به این نیروهای آزادیخواه و استقلال طلب ضرورت دارد.

هیچ نظری موجود نیست: