صفحات

سخت است فهماندن چیزی به کسی که در قبال نفهمیدنش پول می گیرد. (احمد شاملو)

۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۵, یکشنبه

امریکا، طالب و جنگسالار همه جنایت می زایند

در عصری که ما به سر می بریم، پر از کشمکش، جنگ، ویرانی، شکاف عمیق طبقاتی، کشتار، استعمار و استثمار است. در چنین حالتی، انسانها ناگزیر در دو صف جداگانه و رو در روی هم قرار می گیرند: ظالم در مقابل مظلوم و ثروتمند در مقابل فقیر. هر کدام از این دو، در جهت و سمت خاصی فعالیت نموده، جبهۀ خود را تقویه می نمایند، و این روند تاریخ طبقاتی جوامع بشری را تشکیل می دهد. ظالم برای رسیدن به اهداف خود از هیچ جنایت و قساوتی در حق مظلوم دریغ نمی ورزد و لذا به کشتار انسان های مظلوم تا زمانی دست می زند که به اهدافش برسد.
افغانستان که در حال حاضر به دست کشورهای اشغالگر و پادوان بی مقدار آنها (طالبان و جنگسالاران) به کشتارگاه مظلومان و زحمتکشان این سرزمین مبدل شده است، در آتش منافع ستراتیژیک کشورهای اشغالگر در رأس همه ایالات متحده و کشورهای منطقه می سوزد. هیچ یک از اضلاع این مثلث خون و جنایت (امریکا، طالب و جنگسالار) دست کمی در جنایت از دیگری ندارد. همه بلاوقفه جنایت از پی جنایت می زایند.
بهار سال 1392 خونین آغاز شد. دشت و دمن، کوه و صحرا، شهر و ده با خون زحمتکشان رنگین شد. تو گویی گل های وحشی از خون افغانها رنگ می گیرند تا بهار استقلال و آزادی شکوفان شود و نسیم عطرآگین رهایی، نوید فردای روشن را با خود به ارمغان آورد. 

در آغازین روز سال، سه تن از هموطنان ما به دست پسر یکی از جنگسالارانِ بدنامِ تنظیمی در ولایت پروان به خاک و خون غلتیدند، و به تعقیب آن نزدیک به صد تن از هموطنان ما در حملات انتحاری طالبان جنایتکار در ولایت فراه کشته و بیش از صد تن دیگر مجروح گشتند. هنوز درد از دست دادن عزیزان فراهی کاهش نیافته بود که بار دیگر ولایت کنر به خون نشست. دوازده کودک، چهار زن و یک مرد در بمباران هوایی نیروهای امریکایی در درۀ شیگل به خاک و خون کشیده شدند. این سه حادثه، مشت نمونۀ خروار از مثلث جنایت را نشان می دهد که چگونه همه کمر به کشتار و قتل زحمتکشان افغانستان بسته اند.
امریکا، طالب و جنگسالار همه یک هدف را تعقیب می کنند: بربادی افغانستان. بیش از یازده سال از هجوم نیروهای خارجی به رهبری امریکا به افغانستان می گذرد؛ یازده سالی که جز خون و جنایت ارمغانی برای مردم به دنبال نداشته است. گاهی بمباران و گاهی رگبار مسلسل های امریکایی دریایی از خون را به راه انداخته است و گاهی هم حملات انتحاری طالبان و بمگذاری ها، جاده ها را با خون رنگین می سازد، و اگر این نشد، جنگسالاران بر هست و بود مردم یورش می برند و سال های 92 را در خاطره ها زنده می سازند.
ایالات متحده با اهداف ستراتیژیکی که در افغانستان و منطقه دارد، برای برآورده ساختن آن از هیچ جنایتی فروگذار نمی کند. تاریخ این کشور قلدر و زورگو با جنایت آلوده و با خون زحمتکشان سایر کشورها نوشته شده است. سربازان جنایتکار این کشور که در کشتار و قتل مردمان تخصص دارند، خم به ابرو نمی آرند که کودکان و زنان را به تیر ببندند و خانه های گلی مردم را بر سر شان ویران سازند. این سادیست ها از این اعمال شان لذت می برند و وقتی ارضاء نشوند، بر اجساد کشته شدگان ادرار می کنند تا از افغانها انتقام بگیرند.

سازمان های عفو بین الملل، «حقوق بشر» و «سازمان ملل» نیز اغلباً بعد از وقوع جنایت، بادی به هوا می پراکنند تا با حرف های بیهوده و نفرت انگیز شان بیش از پیش مشام افغانها را بیازارند. نقش پوشالی این نهادها در بیش از یازده سال کشتار و جنایت توسط نیروهای خارجی، طالبان و جنگسالاران نزد مردم ما آفتابی شده و حنای خود را باخته است. اولین جنایتی را که «سازمان ملل» به همدستی ایالات متحده در حق مردم ما روا داشت، نصب دوبارۀ جنگسالاران بر سرنوشت و زندگی افغانها بود، لذا از مرجع و نهادی که آلۀ دست جنایتکارترین کشور عصر حاضر باشد، توقعی بیش از این نمیتوان داشت. به همین خاطر جنایتکار اصلی با همدستی هم پیمانانش در تلاش است تا ضلع دیگر این مثلث جنایت یعنی طالبان را نیز بار دیگر بر شانه های مردم سوار کند.
با آگاهی از سرشت جنایتکارانۀ مثلث جنایت، نشریۀ پیشرو اولین نشریه ای بود که شعار داد: نه امریکا و جنگسالاران و نه طالبان، قدرت به دست مردم! اکنون که ماهیت واقعی این مثلث جنایت بر همگان روشن شده است، درستی این شعار بیش از پیش ثابت می شود. آنانی که هنوز هم فکر می کنند که امریکا و اشغالگران دیگر برای نجات مردم ما از شر طالبان و جنگسالاران به این کشور آمده اند تا برای ما دموکراسی را هدیه کنند، اکنون باید دیگر شیرفهم شده باشند که هر سه در افغانستان جنایت می زایند و بس. چشم پوشی از این واقعیت و توقع بیشتر از این مثلث جنایت، پاگذاردن بر وجدان چیز دیگری را به نمایش نمی گذارد.    

هیچ نظری موجود نیست: