صفحات

سخت است فهماندن چیزی به کسی که در قبال نفهمیدنش پول می گیرد. (احمد شاملو)

۱۳۹۶ دی ۲۹, جمعه

یاد و خاطرۀ برف کفنان یکاولنگ را گرامی می‌ داریم!



و بازهم جدی رسید، ماه خون، ماه اشک، ماه برف کفنان یکاولنگ، ماهی که بیش از 350 انسان زحمتکش به وسیلۀ وحوش طالبی سلاخی و تیرباران شدند و خون شان بر برف های یکاولنگ شکوفه زد و روی تیکه داران قومی و جنگسالاران را برای همیشه سیاه و سیاه تر کرد.

در زمستان سال 1379 ولسوالی یکاولنگ ولایت بامیان اسیر گروه جنایتکار طالب گردید. ولسوال طالبان سید صوفی گردیزی (این شخص سالهاست در حزب وحدت محقق فعالیت دارد) با تعدادی از نیروهایش بر یکاولنگ حکومت کرد و حزب وحدت که از طالبان شکست سختی خورده بود، به درۀ صوف ولایت سمنگان پناه برده بود، زمزمه هایی شنیده میشد که حزب وحدت قرار است در زمستان بالای یکاولنگ حمله کرده و آن را تصرف نماید. این موضوع مردم منطقه را سخت نگران کرده بود تا اینکه تعدادی از متنفذین و مو سفیدان به درۀ صوف نزد خلیلی رفته و برایش توصیه کردند که در زمستان بالای یکاولنگ حمله نکند و در صورت حمله توده های بیچارۀ این ولسوالی از سرمای زمستان تلف خواهند شد؛ خلیلی هم ظاهراً به موسیفدان قول می دهد که به یکاولنگ حمله نکند و بدین لحاظ مردم با خاطر آسوده مشغول زندگی بخور و نمیر و فقیرانۀ خود شدند.

چند روز از آمدن موسفیدان از درۀ صوف به یکاولنگ نگذشته بود که نیروهای حزب وحدت از سمت بند امیر بالای یکاولنگ حمله کرده و بدون مقاومت طالبان یکاولنگ را تصرف کردند. دو روز از تصرف یکاولنگ به دست حزب وحدت نگذشته بود که طالبان به تلافی شکست و پس گیری یکاولنگ از وحدتی ها، چند صد طالب جنایتکار و مجهز را از مرکز بامیان به ولسوالی یکاولنگ اعزام کردند. تفنگ بدوشان حزب وحدت که روحیۀ جنگ نداشته و قبلاً شکست های پی هم از گروه طالبان خورده بودند، این بار نیز بدون مقاومت و جنگ ولسوالی را رها و در قریه ها و خانه هایی که اطراف ولسوالی قرار داشتند گریخته و پناه گرفتند و بالای نیروهای طالب از بین قریه ها و خانه های مردم فیر را شروع کردند. 

طالبان این پیام آوران مرگ و وحشت که جزء قتل، غارت و توهین چیزی بلد نبودند با تصور اینکه نیروهایی که از هر جا و هر منطقه بالای شان فیر می کردند از همان قریه و مربوط حزب وحدت می باشد، لذا سیاه دلان کور دل طالب را به قریه ها اعزام و هر فرد جوان یا پیری که به دست شان افتاد با خود به ولسوالی آوردند. نیروهای طالب در روز 18 و 19 جدی که سردی طاقت فرسا و برف سنگینی همه جا را فراگرفته بود از قریه های یکاولنگ «آخندان، کشکک، کته خانه، بید مشکین، گرد بید، جمک، فیروز بهار، دهن کنک، لیلور، گنبدی و...» بیش از 350 تن از فقیر ترین، نادارترین و زحمتکش ترین افراد را با پای برهنه روی برف جمع کرده و در پشت موسسۀ آکسفام و دهن شوراب با دست های بسته تیرباران کردند. 

سه شبانه روز اجساد شهداء روی برف افتاده و طالبان به کسی اجازۀ گردآوری و دفن شهداء را ندادند. چون تعداد اندکی از مردانی که از هر قریه باقی مانده بود همگی به کوه ها فرار کرده بودند، بعد از گذشت سه روز فرمان «عفو» از سوی طالبان اعلام شد و چند نفر پیر مرد از هر قریه اجساد شهداء را که به علت سردی هوا با هم چسپیده بودند، جمع آوری و با موتر کاماز به قریه ها انتقال دادند. درهر قریه محشری بر پا شده بود، یکی شوهرش سوراخ سوراخ شده بود، یکی برادرش تکه تکه شده بود، یکی فرزندش سلاخی شده بود و یکی چند تن از عزیزان خویش را از دست داده بود. هیچ خانه ای بدون ماتم نبود؛ تکیه خانه ها پر از اجساد شهداء بودند، بازماندگان شهداء آنقدر گریسته بودند که دیگر اشکی برای شان باقی نمانده بود. بالاخره با همت زنان و موسفیدانی که در قریه ها باقی مانده بود، اجساد در گورهای دسته جمعی دفن شدند. این انسان های بی گناه که توسط طالبان و به تحریک حزب وحدت سلاخی شدند از اقشار پایین جامعه بودند و هیچ پیوندی با هیچ حزب و تنظیمی نداشتند.
بعد از قتل عام یکاولنگ نیروهای خلیلی به درۀ چاشت گریختند و منتظر فرصت ماندند تا طالبان را از ولسوالی یکاولنگ بیرون کنند. در اواخر ماه ثور سال 1380 حزب وحدت دوباره به ولسوالی حمله کردند و ولسوالی را تصرف نموده و به اذیت و آزار مردم و غارت دکان ها و خانه ها، پایمال نمودن کشت مردم توسط اسپ هایشان پرداختند، تا اینکه بار دیگر نیروی عظیمی از طالبان به یکاولنگ رفته نیروهای خلیلی را دوانده و یکاولنگ را این بار به آتش کشیدند. یک هفته خانه ها و بازار یکاولنگ می سوخت، فضای زیبا و دلنشین یکاولنگ در بهار 1380 پر از دود و خاکستر شده بود. تمام قریه ها از سکنه خالی شده بودند و جز وحشت و ویرانی چیزی به چشم نمی خورد. شهر و دکان ها به تلی از مخروبه و خاک و خاکستر مبدل شده بود و کسی تا فاصلۀ 20 کیلومتری ولسوالی دیده نمیشد.

با وجود این همه جنایت و شناعت بر توده های بیچارۀ ولسوالی یکاولنگ از سوی طالبان و حزب وحدت، با دیده درایی یکی از رهبران حزب وحدت گفته بود، کسانی که در یکاولنگ کشته شدند طالب بودند و با بیرق طالب به استقبال «پسران کاکای» شان رفته بودند و حق شان بود که کشته شوند. وحدتی ها ناجوانمردانه بر مرگ عزیزان یکاولنگ قهقه سر دادند و بد مستی کردند. تنظیم های ساخت ایران مستقر در مناطق مرکزی مانند دیگر همپاله های شان که در حالت نزع قرار داشتند و خونخواران طالبی حال شان را حسابی جا آورده بود با  پیش آمدن 11 سپتمبر و با حمایت (ب.52) جان تازه ای در کالبد شان دمیده شد و یک شبه همه نکتایی پوش، «دموکرات» و «مدرن» شدند. به این ترتیب ورق جدیدی از تاریخ کشور که با اشغال، تجاوز، بمبارد، فقر، بیکاری و بدبختی توده ها همراه بود، گشوده شد.

نشریۀ «پیشرو» خود را در غم عزیزان یکاولنگ شریک دانسته و بازوان مردم را در انتقام از قاتلان ملت ستبر و نیرومند می خواهد. «پیشرو» به خاطر همدردی و غمشریکی با بازماندگان شهداء در سال های گذشته برای اولین بار عکس و نام شهدای یکاولنگ را توسط دوستان، خوانندگان و وارثان شهداء جمع آوری و به نشر سپرد و با تهیۀ فیلم مستندی خواست دین خود را در قبال شهدای یکاولنگ در حد توان ادا نماید تا باشد این یادواره ها همچون خنجری بر قلب تیکه داران قومی و نوکران سرسپردۀ استعمار عمیق تر و برنده تر فرود آید. 

دست اندرکاران نشریۀ «پیشرو» بار دیگر یاد و خاطرۀ برف کفنان شهدای یکاولنگ را گرامی داشته و به روان شهدای این حادثۀ خونین ادای احترام می نمایند.  

هیچ نظری موجود نیست: