صفحات

سخت است فهماندن چیزی به کسی که در قبال نفهمیدنش پول می گیرد. (احمد شاملو)

۱۳۸۹ شهریور ۲۸, یکشنبه

یازده سپتمبر و پیامد های خونین آن


37 سال جنگ سردی که میان اتحاد شوروی و ایالات متحدۀ امریکا بر سر آقایی بر جهان جریان داشت، با فروپاشی اتحاد شوروی در 1992 پایان یافت. ایالات متحده درین مدت 10 هزار ملیارد دالر بر تولید تسلیحات اتومی و غیر اتومی اش سرمایه گذاری کرده و با این فروپاشی، یکباره با خاموش گشتن چرخ صدها کارخانه، راکد ماندن ملیاردها دالر سرمایه و بیکاری هزاران کارگر رو به شد. به این خاطر باید راهی جهت آب کردن این همه تولید سراغ می شد. تیوریسن های امریکایی رویارویی امریکا با پنج اژدهای کوچک (ایران، کوبا، کوریای شمالی، سوریه و لیبی) را مطرح نمودند و تبلیغ نمودند که پنج اژدهای کوچک در راه دستیابی به سلاح اتومی و تهدید دنیای آزاد (دنیای سرمایه داری به آقایی امریکا) اند. اما سرکردگی امریکا بر اروپا و تمام کشورهای پیشرفتۀ سرمایه داری و حفظ پیمان ناتو در مقابله با این پنج اژدها ممکن نبود، مخصوصاً که اروپایی ها با پول واحد اروپا، کمیسیون اروپا، بازار مشترک و پارلمان اروپا، تشکیل نیروی واکنش سریع 60 هزار نفری را نیز مطرح ساختند و به این گونه چالشی در برابر پیمان ناتو و تسلط ایالات متحده بر اروپا مطرح گشت. لذا امریکا ضرورت به رویارویی قویتر و گسترده تری داشت تا متحدان اروپایی اش را دران دخیل سازد و به این صورت چند روزی این اتحاد حفظ گردد. به این خاطر بسیاری به راه افتادن حادثۀ یازده سپتمبر را تلاشی از سوی خود ایالات متحده می دانند.

درین حمله امریکا 555 ملیارد دالر خساره دید و 3600 امریکایی دران جان باختند. در حملۀ مذکور 19 نفر شرکت داشتند که 12 تن آنان اهل عربستان سعودی بودند. اینکه این افراد با تمام سدهای امنیتی، چگونه به میدان های هوایی امریکا دست یافته و همزمان قادر به ربودن چهار طیاره شدند؛ چرا هیچ اسرائیلی درین روز به وظیفه اش به این برجها نیامد؛ چرا یک عکاس وزارت دفاع موظف درین منطقه که اکنون به ارجنتاین پناهنده شده و او که درجریان این حمله 19 فلم ثبت کرده، مدعی است که سه روز بعد سازمان سیا یک تعمیر 11 طبقه ای را در نزدیک این برجها که به نظر او محل هدایت این عملیات بوده، منفجر ساخته و چرا یک سرباز فرانسوی ادعا میکند که در توره بوره اسامه در تیررس او قرار داشته، ولی یک افسر امریکایی برایش اجازۀ ماشه چکاندن نداده، از مسایلی است که برخی ها این عملیات را زیر سر سازمان سیای امریکا می دانند و روز تا روز این سوءظن ها نسبت به رهبری این عملیات توسط سازمان سیا افزایش می یابد.

امریکا که زمانی در ساختن و تقویت القاعده هماهنگ با آی اس آی در پاکستان عمل کرد، بعد از فروپاشی اتحادشوروی ظاهراً ناسازگاری میان این دو دوست پیدا شد و این دشمنی اولین بار با عملیات القاعده  بر سفارت خانه های امریکا در کینیا و تانزانیا که 200 کشته به دنبال داشت آغاز گردید که بعد با شلیک موشک های امریکایی بر خوست برای زدن اسامه تشدید یافت و اوج آن در یازده سپتمبر بود. به این صورت امریکا با این عملیات توانست نیروهایش را در افغانستان، آذربایجان، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، قرغیزستان، پاکستان و بحر هند مستقر سازد و با تهدید از سوی القاعده ساختار پیمان ناتو را حفظ نماید و نه تنها تسلطش بر اروپا را نگه دارد که پای ناتو را نيزبه افغانستان بکشاند. 

امریکا در بعد از یازده سپتمبر که دیگر حریفی در جهان نداشت، عراق را اشغال کرد و بر نفت آن تسلط کامل یافت و اینک حضور 50 هزار نیروی خود را درین نقطۀ مهم خاور میانه ابدی ساخته، پایگاه ظهران در عربستان سعودی را با استقرار دایمی 40 هزار نیرو در قلب خاورمیانه ایجاد کرد و بر کویت تسلط بیشتر حاصل نمود و اینک 30 هزار نیروی امریکایی در مرزهای این کشور نیز مستقر می باشد. 

با تمام این بُرد های امریکا، تلاش های آن برای حفظ تسلطش بر آسیا با چالش های مهمی رو به رو شد؛ چین و روسیه پیمان شانگهای را ساختند و روسیه بالاخره به دومین فروشندۀ سلاح در 2009 در جهان تبدیل شد و در حال حاضر چین به دومین اقتصاد جهان مبدل شده است. تلاش های امریکا برای ساختن بازار مشترک قارۀ امریکا ناکام ماند. وینزویلا و کولمبیا به عنوان دو نیرویی ضد نفوذ امریکا درین قاره با دولت های چپگرا تبارز نمودند. کوبا با کنار رفتن کاسترو و به قدرت رسیدن رائول همچنان پابند به اصول خود باقی ماند و تلاش های امریکا برای فروپاشی نظام حاکم بر این کشور به جایی نرسید؛ کوریای شمالی به بم اتومی دست یافت و با اینکه امریکا ازین تحول در شرق دور سودهای کلانی به دست آورد، اما تهدید تسلیحات اتومی کوریای شمالی که از حمایت کامل چین برخوردار است، برای کشورهای جنوب شرق آسیا و شرق دور همچنان پابرجاست و مخصوصاً جاپان ازین بابت سخت نگران میباشد. امریکا درین مدت کوشش کرد تا روابطش را با هند بهبود ببخشد، و با اینکه معاهدۀ سوخت اتومی را با امریکا امضا کرد، اما بازار تسلیحات این کشور همچنان در دست روسها باقی ماند که اینک فرمایش تسلیحاتی هفت ملیارد دالری را به روسیه پیشکش کرده است. دستیابی چین به بازارهای افریقا با کالاهای ارزان، درین مدت نه تنها تهدیدی برای سرمایه گذاری های امریکا که 12 درصد نفت خود را ازین قاره می برد، بوده و تهدید جدی برای سرمایه داران فرانسوی هم به حساب می آید. 

درین مدت در افغانستان، عراق، سریلانکا، ایران، پاکستان، هند، سودان، یمن، آلبانی، ترکیه، تاجیکستان، ازبکستان، آذربایجان، ارمنستان، الجزایر، گرجستان، چین، روسیه، لبنان، فلسطین و نیپال و تنش های جدی میان هند و پاکستان، آذربایجان و ارمنستان، روسیه و گرجستان، ایران و اسرائیل، اسرائیل و لبنان، کوریای شمالی و جنوبی، چین و تایوان، چاد و سودان، لیبی و چاد، ایران و عربستان، امریکا و وینزویلا، امریکا و ایران، سوریه و اسرائیل، ترکیه و اسرائیل و ترکیه و یونان وجود داشته و در پشت همۀ این درگیری ها و تنش ها دست قدرت های بزرگ قرار دارد و با دامن زدن هرچه بیشتر آنها و خونریزی های بیشتر قادر به فروش بیشتر تسلیحات شان می گردند. 

امریکا درین مدت نه تنها هیچ پایگاه نظامی را در جهان از دست نداده (جزپایگاه کوچکی در ازبکستان) بلکه چندین پایگاه نظامی دیگر نیز ایجاد کرده که تعداد آنها به 738 پایگاه می رسد. درین مدت فقر جهانی نه تنها کاهش نیافته که بیکاری، اعتیاد به مواد مخدر، مهاجرت ها، کشتار غیر نظامیان، شیوع امراض، مرگ و میر اطفال و مادران، تجاوزات جنسی، قاچاق انسان، زورگویی و باج ستانی، رشد مافیا و کمپنی های امنیتی، استثمار زحمتکشان و غیره چند برابر افزایش یافته و دستاوردهای «نظم نوین» غیر از این ها چیزی به نفع انسانها نبوده، درین مدت به طور کل در سطح جهانی و به طور اخص در اکثر کشورها خصوصاً کشورهای مستعمره و نیمه مستعمره، طبقۀ سرمایه دار، سرمایه دارتر و طبقات کارگر، دهقان و خرده بورژوا فقیرتر و بد بخت تر شده اند. اما آنچه بر افغانستان درین مدت گذشته در مقالات دیگر همین شمارۀ پیشرو به ارزیابی گرفته شده است. تغییر این وضعیت به رشد آگاهی های طبقاتی مردم در پنج قارۀ جهان رابطه میگیرد ورنه کشورهای زورمند امپریالیستی سالهای درازی همچنان به بهره کشی و به جان هم انداختن ملت ها ادامه خواهند داد.

هیچ نظری موجود نیست: