صفحات

سخت است فهماندن چیزی به کسی که در قبال نفهمیدنش پول می گیرد. (احمد شاملو)

۱۳۸۹ مهر ۷, چهارشنبه

مشت نمونۀ خروار

امریکا هم می کُشد و هم تداوی می کند:

بعد از آنکه طیاره های امریکایی افراد کمپاین خراسانی را در مسیر راه رستاق، یکی از ولسوالی های ولایت تخار بمباران کردند و ده تن از افراد قومندان مورچه را به قتل رساندند و خود خراسانی زخمی گشت، این هلیکوپترها بار دیگر برگشت كرده و این کاندید زخمی را برای تداوی به شفاخانه می رسانند و نشان می دهند که اگر در کشتار ید طولایی دارند، در تداوی و رعایت «مسایل انسانی» نیز افراد بی نهایت شریفی هستند. آنان با این عمل شان نشان میدهند که هم می کشند و هم تداوی می کنند تا مردم افغانستان ازین بابت مهمانان شان را نفرین نکنند!! 

ولسی جرگه خوب  مزه دارد:
در ولسی جرگۀ گذشته که خیل عظیمی از جنایتکاران از هر جنس و قماشی پیروز شدند و شب و روز به  فکر بلند بردن معاش های خود، چور کردن زمین جهت تشکیل شهرک وکلا به خاطر «تمثیل وحدت ملی»، گرفتن پاسپورت سیاسی، کمیشن کاری، مصرف چند خروار میوۀ خشک، مقرری اعضای خانواده و دوستان و تصویب منشور مصالحه که بالاخره دست پرخون هرچه جانی و جنایتکار یکباره پاک گردید، اینک نه تنها همان وکلا و دهها تن دیگر هم این شوق را کرده و شهرهای افغانستان، مخصوصاً شهر کابل از تصاویری که بیشتر فلم گونه و با اکت و اداهای خاصی میباشد، پر شده و دیگر جای سوزن انداختن هم وجود ندارد. شعارهای تمام اینان دفاع از حق مردم و وعده وعید های سرخرمنی می باشد. اما جالب است که عده ای چنان درین مزه غرق شده و امتیازات فردا را پیش چشم دارند و  لحظه ای فکر کرده نمی توانند که چگونه قادر خواهند شد، در میان این همه اژدهای قدرت به ولسی جرگه راه خواهند یافت و به این خاطر همه از حالا خمیرمایه می گذارند که اگر «تقلب» نشد، کامیاب می شوند. در حالیکه در بیان این را تأکید می کنند که درین انتخابات تقلب می شود. اما باز هم هر روز بنرهای جدیدی را بر چهارراهی ها بند كرده و فکر می شود که مسابقۀ عکس چلانی جريان دارد و ژست های عجیبی به خود می گیرند. اما لحظه ای مزه نشستن در ولسی جرگه را از یاد نمی برند و هیچ کدام باور ندارند که بازنده هستند و مردم می گویند که وقتی اینان اینقدر ساده اندیش اند، چرا باید به آنان رأی داد، به این خاطر هم رأی ندادند. 

شورای عالی صلح:
در ملک ما جالب است که شورای عالی صلح را افرادی می سازند که به جنگ سالار لقب یافته و مردم از جنگهای هر یک داستان های عجیبی دارند. اینجا کارها به همان هایی محول میگردد که در ضدیت با آنها پرورش یافته و در عمل به اثبات رسیده باشند و به قول عزیز نسین بی مو ها را زلف علی، لنگ ها را قدم علی، الکن ها را فصیح علی و نابینایان را عین علی نام می گذارند. مطمئناً درین شورای عالی، پول های کلانی تا و بالا خواهد شد که اگر مصالحه نشد، حتماً «مصالحان» به سودهای دیگری خواهند رسید و این از همان مصالحه های مسخره و جالبی است که یک طرف قسم می خورد که زنده ماندنی نیستی و طرف دیگر چادر هموار می کند که جان جان بیا که مصالحه کنیم. معلوم است که درین پروسه جیب های عمیق، چقر و کلانی اگر لبریز نشدند تا نیمه پر خواهند شدکه اگر چنین نشود پس چرا دولت افغانستان دومین دولت فاسد جهان نام بگیرد؟

امریکا از طالبان  سه پایگاه نظامی می خواهد:
یک هفته قبل از ماه رمضان امریکایی ها به وسیلۀ ملا ضعیف، ملا متوکل، ملا سنگریار و اکبرآغا به ملاعمر پیامی فرستادند. این قاصدان پیام امریکایی ها را در بولدک به نمایندگان ملا عمر تسلیم نمودند. در پیام آمده بوده که در صورتی طالبان سه میدان هوایی را در بگرام، کندهار و نیمروز در اختیار امریکا قرار دهند، امریکا حاضر است تا قدرت را در افغانستان به آنان بسپارد و یا اینکه در پروسۀ صلح شرکت کنند، دران صورت امریکا حاضر است تا ولایات جنوب را به آنان تحویل دهد. ملاعمر این پیشنهادهای امریکایی ها را رد کرده است و این نشان میدهد که امریکایی ها به گونۀ خود می خواهند تا صلح را با طالبان پیش ببرند و شاید هم در جریان این پروسه خود کرزی قربانی گردد.

امریکا سه میدان دیگر می سازد:
امریکایی ها اخیراً گفته اند که در افغانستان سه میدان هوایی نظامی جدید می سازند. این میدان ها که در کنار میدان های هوایی کنونی در مزار، شوراب و هلمند ساخته می شوند، هزینه ای برابر به 1300 ملیون دالر خواهند داشت. در میدان هوایی جدید شیندند طیاره های بی پیلوت امریکایی و سپیشل فورس آن جابجا خواهند شد که بسیاری این ترتیبات را تهدیدی برای ایران فکر می کنند. درین میدان ها ذخیره گاه های 800 هزار گیلنی تیل نیز تعبیه خواهند گشت. عدۀ زیادی این پرسش را مطرح می سازند که آیا این ترتیبات جدید با اعلان خروج نیروهای امریکایی از افغانستان مغایرت ندارد؟

راي به كرزي صاحب:
زني در جريان انتخابات پارلماني به خبرنگار راديو كليد در كابل گفته بود كه من به كرزي صاحب راي داده ام. اين زن بيچاره كه در ميان بيش از شش و نيم صد كانديد در پايتخت، گير مانده بود، در اولين نظر به كانديد كلاه پوست پوشي راي داده و ازين بابت خودرا آرام نموده بود. اينكه چقدر افراد ديگري به اين انتخابات شركت كرده و به كرزي ها راي داده معلوم نيست و نشان ميدهد كه با هزاران دالري كه براي آگاهي عامه به كميسيون برگزاري داده شده بود، چقدر در راه اصلي آگاهي عامه به مصرف رسيده است. 

گدا به گدا :
حامد كرزي در سفري كه به پاكستان داشت، اعلان كرد كه مبلغ يك مليون دالر را به سيل زدگان پاكستان كمك ميكند. مجموع خساراتي كه از اثر اين سيل به پاكستان وارد شده، 43 مليارد دالر ميباشد. حال كه دولت افغانستان پنج كنفرانس گدايي را داير نموده تا براي دولتش چنده كند و هم هر كوچه پسكوچه كابل پر از گدا ميباشند و هر لحظه دست تضرع براي لقمه ناني به سوي عابران دراز ميشود، دادن يك مليون دالر پول به پاكستان همان ضرب المثل گدا به گدا را بياد آدم مياورد.
اينكه يك مليون دالر چه زخم پاكستان را دوا خواهد كرد هر كسي ميداند. مخصوصاً‌ كه همين حالا صدها خانواده پاكستاني با عايله شان در كوچه هاي كابل در گشت و گذار اند و با زبان اردو از مردم خيرات ميخواهند، بهتر نبود تا اين يك مليون دالر براي برچيدن بساط اين گدا هاي مهاجر از كوچه هاي كابل به مصرف مي رسيد؟            .

هیچ نظری موجود نیست: