صفحات

سخت است فهماندن چیزی به کسی که در قبال نفهمیدنش پول می گیرد. (احمد شاملو)

۱۳۹۰ اسفند ۱۴, یکشنبه

فدرالیست ها، تجزیۀ افغانستان را مگر به خواب ببیند


فدرالیزم به نظامی گفته می شود که مسئولین امور در سیاست ها و فعالیت های داخلی خود مستقل و آزاد بوده و دارای هویت مستقل فرهنگی، اجتماعی می باشند. این نوع نظام ها صلاحیت برگزاری انتخابات پارلمانی و شوراهای شهری را دارا می باشد و بالاخره نظام های فدرالی صاحب قوای مقننه، قضائیه و اجرائیۀ مستقل می باشند؛ اما در سیاست های خارجی از دولت مرکزی پیروی نموده، از پول واحد استفاده کرده و قوای نظامی واحد برای دفاع از مرزهای آن در کل کشور آمادۀ دفاع است. در این نظام ها از قانون واحد که به نام قانون اساسی یاد می شود، اطاعت صورت گرفته و بودجۀ عمومی سالانۀ خود را از دولت مرکزی به دست آورده و در چارچوب آن می توانند در محدودۀ صلاحیت های خود، مصارف داخلی خود را تنظیم نمایند. 

اتحاد بین ایالت ها نه بر مبنای جبر و فشار، بلکه با رضایت و نظر به ضرورت صورت گرفته و تلاش می شود تا ایالت ها با مساعی مشترک نیازهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، علمی وغیره را تکافو نموده و با اتحاد و اتفاق در مقابل هجوم و تجاوز همسایه ها و بیگانگان و دست درازی امپریالیست ها مقابله و مبارزه نمایند.

طرح فدرالیزم در کشور ما بعد از لشکرکشی اشغالگران امریکایی و متحدان آن زیر نام «مبارزه علیه تروریزم و القاعده» توسط عده ای از انسان های معلوم الحال که زندگی سیاه سیاسی آنان برای توده های تحت ستم و فقیر ما اظهر من الشمس است، سر زبان ها گردید. این عده که تعداد شان در ابتدا از انگشتان یک دست بیشتر نبود، به کمک مالی و همکاری تخنیکی باداران خارجی خود توانستند در جریان ده سال گذشته عده ای از مردم ما را به سراب ببرند و با نشان دادن باغ های سرخ و سبز و با این استدلال که با روی کار آمدن نظام فدرالی، افغانستان گل و گلزار می گردد و نقطۀ پایان بر مشکلات و مصیبت های مردم گذاشته می شود، گلو دریدند، سیمینارها برگزار نمودند، میزگردها برگزار کردند تا «حقانیت» نظام فدرالی را به اثبات برسانند، اما غافل از اینکه شعارهای میان تهی و عاری از واقعیت آنان در شرایطی که کشور ما در خون غوطه می زند درد و رنج تا مغزِ استخوان مردم را می سوزاند، نه تنها به جایی نرسیده که حتی طراحان این نظام بین مردم ما به تجزیه طلبان شهرت یافتند. 

تجاوز سوسیال امپریالیزم شوروی، جنگ های تنظیمی، امارت قرون وسطایی طالبی و هجوم وحشیانۀ غربی ها، افغانستان را به یکی از بحرانی ترین کشورهای جهان مبدل نموده است. دهۀ گذشته فاجعۀ انسانی را در کشور ما به شدت افزایش داده است، با سرازیر شدن ملیاردها دالر به نام «کمک» خطرناکترین شکاف طبقاتی بین اکثریت توده های زحمتکش و فقیر جامعۀ ما و اقلیت کوچک سرمایه داران و انگل ها به وجود آورده است؛ بیشتر از 9 ملیون انسان زیر خط فقر زندگی می کند، 60 درصد نیروی کار کشور بیکار است و روزانه صدها نفر برای پیدا کردن شاقه ترین کارها به کشورهای ایران و پاکستان فرار می کنند. فساد گستردۀ اداری، گسترش روز افزون تن فروشی، جنایت های فجیع و وحشیانۀ نیروهای نظامی امریکا و متحدان آن، بی حرمتی به اجساد کشته شدۀ افغان ها و تجاوز به اطفال از سوی نظامیان اشغالگر، دزدی، قتل، اختطاف، حملات انتحاری، قاچاق مواد مخدر، حاکمیت اقتصاد مافیایی، وابستگی های رنگارنگ سیاسی و اقتصادی به خارجی ها و شغل «شریف» جاسوسی از جمله عواملی است که افغانستان را با گذشت هر روز به سوی تباهی می کشاند.

در چنین شرایطی، گلو پاره گی و تبلیغ برای نظام فدرالی در افغانستان جزء دامن زدن به بحران های موجود و تجزیۀ افغانستان به لقمه های کوچک برای بلعیدن آسانتر آن از سوی همسایه های طماع و «جامعۀ جهانی» چیز دیگری بوده نمی تواند. سازمان های جاسوسی منطقه مخصوصاً اطلاعات ایران و آی اس آی پاکستان تلاش دارند که روند فدرالیزم (تجزیه) را بیشتر از پیش توسط دست پرورده های خود تسریع نمایند تا با قطعه قطعه نمودن افغانستان، بهتر بتوانند به امیال شوم و دیرینۀ خود دست یابند.

فدرالیست ها باید بدانند که مردمان این سرزمین و این آب و خاک را قرن ها زندگی در کنار هم در صلح و دوستی چنان با هم گره زده است که هیچ جاسوس و خاینی نمی تواند آنان را به این سادگی از یکدیگر جدا سازد و افغانستان ویرانه را به سوی تجزیه سوق دهد. وضعیت موجود را نه فدرالیزم تغییر داده می تواند و نه «دموکراسی» خونین امریکایی. تا زمانی که نظام مردمی، آزادیخواه و مستقل از هر نوع وابستگی به خارجی ها در کشور به وجود نیاید و نیروهای مترقی و پیشاهنگ زحمتکشان قدرت را به دست نگیرند و تا زمانی که دست خارجی ها، وطنفروشان داخلی، جنایتکاران سه دهۀ اخیر و غلامان حلقه به گوش کشورها از افغانستان کوتاه نگردد، نه تنها وضعیت رقتبار و جهنمی مردم ما بهبود نمی یابد، بلکه هر روز بر درد، رنج، فقر، بیچارگی و بدبختی آنان افزوده خواهد شد.

هیچ نظری موجود نیست: