صفحات

سخت است فهماندن چیزی به کسی که در قبال نفهمیدنش پول می گیرد. (احمد شاملو)

۱۳۹۳ فروردین ۹, شنبه

زنان اولین قربانی استعمار و استبداد



احزاب، سازمان ها، گروه ها، انجمن ها، ادارات مختلف دولتی و غیردولتی در افغانستان همه ساله در تجلیل از هشتم مارچ روز جهانی زن در سالون های مفشن و لوکس محافلی را برگزار می کنند، تا از یکسو خود را مدافع حقوق زنان نشان دهند و از سوی دیگر پولی را که به خاطر برگزاری این روز از تمویل کنندگان «جامعۀ جهانی» گرفته اند، حلال نمایند. اکثریت این نهادها به مفهوم اصلی روز جهانی زن که رهایی زنان از بیعدالتی و حقوق برابر با مردان از طریق مبارزه است، تماس نمی گیرند، بلکه این روز را تا سطح مود و فیش زنان تنزل می دهند و بدینگونه بدترین توهین را به زنان و حقوق زنان روا می دارند.

این نهادها در بهترین حالت تنها به مواردی تماس می گیرند که مخالفین دولت علیه زنان به خشونت دست زده باشند و گاهگاهی هم مثال هایی از خشونت های خانوادگی را گزارش می دهند، اما به خشونتی که از سوی استعمارگران و استبدادگران لمیده بر کرسی های دولتی صورت می گیرد، اشاره ای نمی کنند و یا با بی تفاوتی که ماهیت همۀ شان است، از کنار اینهمه مظالم در حق زنان می گذرند. این نهادها همواره از دولتی که خود حامی و عامل این وضعیت است، می خواهند تا عاملین خشونت علیه زنان را به مجازات برسانند و سهم بیشتری به زنان در این دولت بدهند! حتی آمار و ارقامی را که خود این دولت در مورد خشونت علیه زنان به نشر می رساند، کافی است که عرق درشت خجالت را بر پیشانی تک تک مقامات دولتی، انجوهای «مدافع» حقوق زنان وغیره جاری سازد. 

قتل، تجاوز جنسی، اختطاف، گوش و بینی بریدن، لت و کوب، توهین، تحقیر وغیره همه از دستاوردهایی است که «جامعۀ جهانی» تحت نام آزادی زنان و حقوق زنان برای زنان مظلوم و دربند افغان به ارمغان آورد. صدها ملیون دالری که گویا برای رهایی زنان از این همه مظالم توسط «جامعۀ جهانی» از طریق دولت و انجوها به «مصرف» رسید، نه تنها زنان را آزاد نساخت بلکه با گذشت هر سال آمار خشونت ها علیه زنان را بالا برد. به هر اندازه ای که خشونت علیه زنان بیداد کند، به همان اندازه گاو شیری انجوهای «مدافع» حقوق زنان می زاید و گردانندگان شان از شعف و سرور در لباس نمی گنجند. وقوع هر مورد خشونت به معنای طولانی تر شدن عمر انجوهاست، لذا این انجوها به جای اینکه خواهان محو خشونت علیه زنان باشند، خواهان تحکیم خشونت علیه زنان هستند. 

هیچ کشوری را سراغ نتوان کرد که استعمار به زنان آن رهایی و آزادی را به ارمغان آورده باشد. کشور ما هم از این امر مستثنی نیست با تفاوت اینکه شریرترین و خونریزترین افراد هنوز هم تفنگ بدست اند، و تا مغز استخوان علیه زنان و حقوق آنان می باشند. وقتی استعمار و استبداد دست در دست هم ملتی را به گروگان بگیرد، زنان به عنوان اولین و آسانترین قربانی از تمام حقوق اولیه و انسانی خود محروم می گردند. ثبوت این مدعا، فیصدی آماری است که کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان آن را به نشر رسانیده و افزایش 25 درصدی خشونت علیه زنان را نشان می دهد. هرچند این آمار به هیچصورت آمار واقعی و نهایی نیست، زیرا خشونتی را که جنگسالاران در گوشه و کنار افغانستان علیه زنان انجام می دهند، از ترس تفنگ به ثبت نمی رسد، به این خاطر هم است که خرمستی اینان علیه زنان به اوج خود رسیده است. 

هیچ متخلفی به خاطر خشونت علیه زنان به جزای اعمالش نرسیده است؛ به هیچ جنگسالار و قومندانی که مرتکب خشونت علیه زنان گریده است، گفته نشده بالای چشمت ابروست. این خود نشاندهندۀ طرزدید و طرز عمل دولتی است که «جامعۀ جهانی» با تمام قوا حامی آن است. همین کافی است که به عمق فاجعه ای که علیه زنان جریان دارد، پی ببریم و به خود اجازه ندهیم از پیشرفت زنان در عرصه های گوناگون به همکاری «جامعۀ جهانی» حرف بزنیم، بلکه دقیقاً عکس آن، «جامعۀ جهانی» و دولتش را به خاطر جنایت و خیانت در حق زنان محکوم کنیم.

هیچ نظری موجود نیست: