صفحات

سخت است فهماندن چیزی به کسی که در قبال نفهمیدنش پول می گیرد. (احمد شاملو)

۱۳۹۳ فروردین ۹, شنبه

دیگ به دیگدان می گوید، رویت سیاه!



برچسب زدن جاسوسی به هر فکر مخالف سیاسی دولت یا کسانی که عملکرد اشغالگران غربی را افشاء می کنند که در افغانستان همواره باعث ریختن خون هزاران هموطن بی گناه ما گردیده اند، یا عامل تشدید بحران، فساد، فقر روز افزون، حمایت از جنایتکاران جنگی و باندهای مافیایی، تشویق زرع کوکنار و قاچاق هیروئین و دهها مصائب دیگر می باشند، کار آسان و بی مصرفی می باشد. این برچسب زدن ها که اکثراً بدون ارائه کدام فاکت مشخص صورت می گیرد، بیشتر به منظور ارعاب و مهار ساختن نظرات مخالف و همچنان انحراف ذهنیت مردم از وقایعی می باشد که در کشور جریان دارد، زیرا بازیهای دوگانۀ اشغالگران که ظاهراً با تبلیغات وسیع و وعده های چرب در جهت تحقق دموکراسی، دفاع از حقوق بشر، حقوق زن، رفاه، امنیت و رشد  اقتصادی صورت می گیرد، نتایجی جز بدبختی نداشته و مردم ما در عمل خلاف آنچه گفته شد، مشاهده کرده اند. درحالیکه مردم ما همواره انتظار آنرا داشتند تا چهره های وابسته به کشورهای بیرونی افشاء شده و به مجازات برسند. مردم ما بارها شاهد بوده اند که چهره های مشکوک و وابسته به خارجی ها به خصوص عمال پاکستان و ایران که سمت های مهمی تا سطح مشاورین ریاست جمهوری داشته اند، یا چهره های مشهوری که آواز شان حین تماس با رهبران طالبان ثبت شده و در رسانه ها انتشار یافت، بدون بازخواست ومجازات به فعالیت شان ادامه می دهند، هر کدام به نحوی یکدیگر را به جاسوسی متهم می سازند. 

در وضعیت آشفتۀ کنونی که هزاران جاسوس خارجی در کنار سربازان مسلح امریکایی و ناتویی جهت تحقق اهداف ستراتیژیک شان در افغانستان مصروف فعالیت هستند و دهها محل مسکونی و نظامی را به مراکز این شبکه ها اختصاص داده اند؛ به همین ترتیب کشورهای همسایه به خصوص پاکستان و ایران نیز با فرستادن جواسیس خود اوضاع را از نزیک زیر نظر داشته و برای بی ثبات ساختن اوضاع کشور ما از هر وسیله ای استفاده می کنند. 

فعالیت هزاران جاسوس خارجی که از امکانات خوبی هم برخوردار هستند به یک امر عادی در کشور ما تبدیل شده است. اما بدتر از اینها فعالیت هزاران جاسوس داخلی دیگر می باشد که در خدمت باداران خارجی شان قرار دارند. این کشورها عمال خود را از مقامات بالایی دولت گرفته تا نهادهای غیردولتی و مؤسسات امداد رسانی مانند بخش های صحی، توزیع مواد خوراکی، انجوها و نقاط دیگر جابجا می سازند. 

 بخش های دیگری که مورد توجه خاص این کشورها قرار داشته و هر کشور نظر به ستراتیژی و توانایی مالی خود روی آن سرمایه گذاری می کند، عبارتند از رسانه ها، جامعه مدنی، احزاب سیاسی، انجوهای داخلی، نهادهای حقوق بشر، انجمن ها وغیره. 

همسایه های افغانستان به ویژه ایران و پاکستان که سالیان متمادی از آب گل آلود کشورما ماهی مطلوب را گرفته اند، با به کارگیری این عمال و جواسیس داخلی بیشترین صدمات را بر پیکر زخمی کشور ما وارد ساخته اند. از درگیری های مسلحانه تنظیمی که کابل زیبای ما را به خاکدان تبدیل نمودند، تا فرستادن «کبوتران صلح» جهت از بین بردن شر و فساد وغیره. خلاصۀ کلام چه جنایاتی نبود که در حق مردم مظلوم ما روا نداشتند.

در این بین بعضی از این جاسوسان که به میخ قویتری وابسته هستند چندان شرمی هم از جاسوس بودن شان نداشته و بعضاً از داشتن روابط شان با این یا آن کشور نیز «افتخار» نموده، آنرا به رخ دیگران می کشند. 

بازار جواسیس چنان گرم است که بعضی ها را به جاسوس «شریف» و عدۀ دیگری را هم به جاسوس کثیف تبدیل نموده است. این عده وقتی که در نشست های رسانه های تصویری و رادیویی به عنوان «تحلیلگر سیاسی» و «کارشناس نظامی» حضور می یابند، بیشتر ماسک های وابستگی خود را دریده و چهرۀ واقعی خود را آشکار می سازند. قبیحتر از آن وقتیست که جاسوسان و جنرالان شکست خوردۀ سابق کی. جی. بی در افغانستان نیز اکت و ادای «کارشناس» درآورده و با آنکه دست شان به خون هزاران هموطن بیگاه ما آلوده است، از خود جاسوس «شریف» ترسیم نموده و با دُمبک زدن به غربی ها انتظار دارند تا کارکشته های غربی آنانرا به خدمت گرفته و از «تخصص» شان استفاده کنند. اما غافل از اینکه سلاح زنگ زدۀ شان دیگر نه به درد شیوۀ مدرن غربی ها می خورد و نه هم بازاری برای خرید متاع این چاکران بیمقدار وجود دارد. بعضی از این خود فروختگان حتا گلایه هم می کنند که کسی ارزش همچو دُرهای های نایاب را ندانسته و از تجارب و اندوخته هایشان استفاده نمی کنند.

از نظر این جاسوسان، کسی که در راستای منافع پاکستان، ایران و کشورهای دیگر کار کند، جاسوس شمرده می شود، اما خود شان که برای امریکا و «جامعۀ جهانی» جان کنی می کنند، جاسوس نبوده، بلکه پایه های جامعۀ مدنی، دموکراسی، حقوق بشر، حقوق زنان، عدالت و آزادی را نهادینه می سازند! جاسوسی برای این کشور شرقی یا آن کشور غربی تفاوتی ندارد. همه بدون اسثتنی لکۀ ننگ را بر پیشانی خود حمل می کنند، که از نظر مردم ما جاسوس یعنی وطنفروش و خاین به حساب می آید و هیچکدام نمی تواند خود را در پیشگاه محکمۀ مردمی برائت دهد. برخورد اینان به یکدیگر همان ضرب المثل معروف را در اذهان تداعی می کند که: دیگ به دیگدان می گوید، رویت سیاه!

هیچ نظری موجود نیست: