صفحات

سخت است فهماندن چیزی به کسی که در قبال نفهمیدنش پول می گیرد. (احمد شاملو)

۱۳۹۳ فروردین ۹, شنبه

«جامعۀ مدنی»، ابزاری در دست استعمارگران برای تداوم استعمار



بعد از 11 سپتامبر که غربی ها، افغانستان را مستقیماً در سیطره خود در آوردند، با استقرار نیروهاي نظامی، ارسال هزارها ملیون دالر جهت تحکیم موقعیت خود و جابجایی صد ها دونر، دیپلومات و انجو، در کنار اعلان پروژۀ دموکراسی، تشکیل نهادهاي جامعۀ مدنی، تیوري رسیدن به چنان جامعه اي را در صدر کار شان قرار داده، تبلیغات دامنه داري را درین جهت آغاز نمودند.

استبداد مزدوران سوسیال امپریالیزم شوروي بعد از کودتاي هفت ثور تا سقوط دولت پوشالی نجیب زیر نام کمونیزم، تک حزبی، نان، خانه، لباس وغیره، بعد استبداد تنظیم هاي جنگ افروز و بعدتر بیدادگري هاي طالبان سیاه فکر، مردم افغانستان و مخصوصاً روشنفکران را به ستوه آورده، به دنبال فضایی که آزادانه نفس کشیده بتوانند، سرگردان نمودند. در چنین وضعیتی یکباره مصوبه هاي بن، پروژۀ دموکراسی را وارد افغانستان ساخت که با شعارهاي آزادي بیان، آزادي رسانه ها و آزادي احزاب بدرقه می شد و بر فرق همه تیوري جامعۀ مدنی که ظاهراً در مقابل تمامی استبدادهاي گذشته قرار می گرفت، چون الترناتیوي براي آیندۀ مدرن با برپایی نهادهاي آن و کمکهاي وسیعی از سوي غربی ها، مخصوصاً ایالات متحده، روان بسیاري ازین روشنفکران را تسخیر کرد.

برپایی صدها کنفرانس و سیمینار، رفت و آمدهایی در بیرون، نوشتن صدها مقاله و انجام صدها مصاحبه در وصف چنین جامعه اي، در برابر شکست افکار مترقی و افکار ارتجاعی، این الترناتیو توانست به آسانی در روان بسیاري از هموطنان روشنفکر ما شناور گردد، چیزیکه امپریالیست ها درین سه دهه به دنبال آن بودند، تا با تحمیل گروه هاي رنگارنگ فاشیستی چنین زمینه اي را براي چنین تیوري اي مساعد سازند.

جامعۀ مدنی چیزي جدا از یک جامعه خشن سرمایه داري نیست که شاخص ترین هاي آن امروز با هزار و یک مشکل در درون و بیرون دست به گریبان اند. نهادهاي جامعه مدنی ابزاري اند که بسیاري آن ها از نظر فکر و عمل، راه ورود سرمایه هاي غربی را به داخل کشورهاي نیمه سرمایه داري مساعد ساخته، سران اکثر این نهادها چیزي جز نوکران فرهنگی و کمپرادوران اقتصادي امپریالیست ها نمی باشند. مخصوصاً در کشور ما که امپریالیست ها به دلایل مختلف تصمیم دارند پایگاه هاي دایمی شان را بنا به ضرورت منافع جهانی خود، مستقر سازند. لذا اکثر سران این نهادها از مزد بگیران امپریالیست ها تشکیل شده که به عنوان جاده صاف کن هاي کمپنی هاي امپریالیستی عمل می کنند.

تا زمانی که تضاد هاي طبقاتی در جامعه نیمه سرمایه داري و سرمایه داري پیشرفته حل نگردند، ارزش اضافی از میان نرود و وسایل تولید همگانی نشوند، هیچ راه دیگري براي تأمین آزادي و عدالت وجود ندارد و این را هرگز با شگردهاي تیوریسن هاي بورژوازي نمیتوان حل کرد، جز اینکه با انقلاب عمیق اجتماعی، استثمارگران ضد بشریت در دریایی از خون و خاکستر غرق شوند و راه براي آزادي، برابري، عدالت و انسانیت باز شود.

در جوامعی که 5 در صد جامعه بیش از 90 در صد نعمات مادي و معنوي را در کنترول داشته، استثمار به خشن ترین وجه آن جریان داشته باشد؛ مافیا، تن فروشی، اعتیاد، بهره کشی، تجاوز به کشورهاي دیگر، تولید سلاح هاي کشتار جمعی، تولید گازهاي گلخانه اي تا حدي که به زودي درجۀ حرارت زمین 4 درجه ازدیاد خواهد یافت و یخ هاي قطب، آب شده و زندگی ملیون ها آدم در معرض مرگ قرار خواهد گرفت و لایۀ اوزون که محافظ بسیاري امراض انسانی است پاره پاره خواهد شد وغیره، چگونه می توان از حقوق بشر و عدالت در جهان نام برد. در چنین جوامع و شرایطی «عدالت»، «حقوق بشر» و «دادخواهی» روپوش هاي کثیفی اند که بورژوازي می خواهد با علم نمودن آنها تمامی کثافت کاري هایش را استتار نماید.

مهره های جامعۀ مدنی در کشور ما برای مقاصد کشورهای تجاوزگر و دریافت پول بیشتر به هر آنچه از آن آدرس دیکته شود، سر می گذارند و پروایی ندارند از اینکه درین معامله، فروش کشور را هم به مزایده بگذارند. ملیون ها دالری که «جامعۀ جهانی» برای تثبیت منادیان جامعۀ مدنی در کشور ما به مصرف رسانیده است، هر از گاهی به ثمر می نشیند. چندی قبل که رستوران لبنانی در کابل مورد حمله قرار گرفت و در آن تعدادی از خارجی ها کشته شدند، در فردای آن، جامعۀ مدنی به سوگ نشست، یخن درید و شعار ضد تروریزم سر داد، اما چند روز بعد از آن حادثه که نیروهای امریکایی ده ها خانه را در ولایت پروان به مخروبه مبدل ساختند و کودکان و زنان زیادی را به خاک و خون کشیدند، صدایی، ناله ای حتی آهی از گلوی مزدبگیران جامعۀ مدنی بیرون نشد. گو اینکه خون خارجی ها رنگین تر از خون هموطنان خود شان بود، ورنه با چنین بی تفاوتی از کنار آن نمی گذشتند. بیش از ده سال است که روستاهای کشور ما در اثر بمباران نیروهای خارجی به ویرانه مبدل می شوند، درین مدت هزاران تن از مردم بی دفاع ما توسط «دوستان جامعۀ جهانی» از پا درآمدند، بر اجساد شان ادرار کردند، بدترین توهین و تحقیر را در حق مردم ما روا داشتند وغیره، ولی هیچگاه جامعۀ مدنی به فغان نیامد و از مردم بی دفاع به دفاع برنخاست، زیرا «دوستان جامعۀ جهانی» حیثیت و وقار خود را می باختند.

ملیون ها دالر برای همین به جامعۀ مدنی سرازیر می گردد که استعمار را در کشور ما تداوم بخشند و قهر و خشم مردمی را که دیگر از این حالت به ستوه آمده اند، با مدارا فرو نشانند و در عین حال «دوستان جامعۀ جهانی» را نیز از خود راضی نگه دارند. 

هیچ نظری موجود نیست: