صفحات

سخت است فهماندن چیزی به کسی که در قبال نفهمیدنش پول می گیرد. (احمد شاملو)

۱۳۹۰ خرداد ۸, یکشنبه

افغانها زیر سایۀ امریکایی ها به ثبات می رسند؟

امریکا برای ساختن پایگاه های دایمی در افغانستان هیچ مشکلی ندارد. این اقدام از مدت ها قبل صورت گرفته و فقط ترتیبات اداری آن باقی مانده است که با برگزاری لویه جرگه این کار به آخر می رسد و امریکا بعد از آن می تواند در کابل، قلات، مزار، قندهار، هلمند، نیمروز و شیندند، هفت پایگاه داشته باشد. در صورتی در هریک از این پایگاه ها 10 هزار نفر جابجا گردند، 70 هزار سرباز امریکایی برای سالهای نامعلومی در افغانستان باقی خواهند ماند. اینکه این همه پایگاه در افغانستان برای چه منظوری ساخته می شوند، چیزی گفته نشده و فقط آنانی که وظیفۀ دارند تا این پایگاه ها را جابجا بسازند، می گویند که برای «آینده» و «ثبات» افغانستان ضروری اند. اگر نه افغانستان توسط همسایگان، مخصوصاً پاکستان قورت می شود. برای این که این پایگاه ها منظور شود، امریکایی ها باید قوای نظامی دولت افغانستان را تقویت کنند و 80 درصد کمک ها توسط دولت افغانستان به مصرف برسند. وقتی امریکایی ها به خاطر خدمت به ما در افغانستان می مانند، پس مطرح کردن این شروط چه معنی دارد؟

قرار است که تا 2014 نیروهای دولت افغانستان مسوولیت امنیت را تحویل بگیرند و به این صورت وظیفۀ نیروهای امریکایی و ناتو در افغانستان به سر می رسد. پس این پایگاه ها چه معنی خواهد داشت؟ آیا این پایگاه ها شبیه «سناتوریم» یا استراحتگاه خواهند بود که این همه نیرو در آنها «آرام» بنشینند تا مبادا روزی پاکستان بازهم به سوی افغانستان دندان خایی کند که اگر کرد این نیرو های فوراً جواب خواهند داد. اما اینکه چرا این نیرو ها حال به پاکستان چنان پاسخی نمی دهند و ثبات نمی آورند نه کسی از این نیرو ها می پرسد و نه مدافعان این پایگاه ها پاسخ می دهند. این مدافعان طوری استدلال می کنند که گویی امریکایی های مظلوم، در افغانستان منافعی نداشته و فقط برای خدا این جا آمده تا کشور افغانها را کسی نخورد که اگر چنی عزمی کردند، این دوستان بین المللی هست و بود خود را برما تمام خواهند کرد که اگر چنین نیست و این جملات طنزگونه است، پس منافع امریکا با این همه پایگاه در افغانستان چیست؟

گفته می شود که ایران، پاکستان، چین و روسیه مخالف پایگاه های دایمی امریکا در افغانستان اند. این که چرا این کشور ها مخالف این پایگاه ها اند نیز چیزی گفته نمی شود. آیا تضاد منافع بین این کشور ها و ایالات متحده سبب این مخالفت نیست؟ در صورتی کشور های بزرگی چون چین و روسیه در این منطقه با این پایگاه های دایمی مخالف باشند، پس بهای اصلی این اختلاف را در دراز مدت کی می پردازد و افغانستان با این همه رویارویی فدای کدام منافع می شود؟ در این دهسال که امریکا با 48 کشور در افغانستان مصروف جنگ بود، مردم افغانستان جز جنگ و کشتار، یک لحطه هم روی خوشبختی را ندیدند. در شش سال اخیر در افغانستان، هر روز حداقل 50 افغان جان دادند و چون امریکا افغانستان را سکوی پرواز برای پیاده کردن اهداف آسیایی اش استعمال می کند، پس چه دلیلی وجود دارد که با امضای این پیمان افغانستان به ثبات برسد.

امریکا برای استراحت نه که برای منافع خاص خود در افغانستان پایگاه می سازد، اما رسیدن به منافع می تواند با رویارویی و بحران همراه باشد. این منافع چیزی جز تسلط بر مواد خام منطقه(مخصوصاً نفت و گاز)، تسلط بر بازار های تسلیحاتی و سرمایه گذاری های بزرگ دست یابد. اگر این منافع با جنگ ادامه می یافت، جنگ را ادامه خواهد داد و اگر نه با ابزار و وسایل دیگر به ادامه آن خواهد پرداخت. در صورتی، این فورمول که تروریست ها به تهدید افغانستان می پردازد، دلیل اصلی جابجایی پایگاه های دایمی امریکا در افغانستان قرار داده شود، امروز دهها کشور با تهدید 34 گروه قوی تروریستی زیر رهبری القاعده رو به رو اند و اکثر این کشور ها در کشاکش با همسایگان شان قرار دارند، پس امریکا برای ایجاد ثبات باید در تمام این کشور ها پایگاه دایمی بسازد. شاید هم مدافعان چنین پایگاه های بگویند که دیگران شهامت دارند که از کشورهای شان دفاع کنند، اما افغانها از چنین شهامتی برخوردار نیستند، لذا باید طوق حمایت امریکا را به گردن بیاویزند!!

مدافعان تاسیس چنین پایگاه های تئوریزه می کنند که میان امریکا و پاکستان اختلاف نظر جدی وجود دارد و اگر امریکا از این جا رفت، ما بار دیگربه پاکستانی ها سپرده می شویم، در حالیکه واقعیت دهسال اخیر خلاف این را ثابت می سازد و نشان می دهد که امریکا و پاکستان ستراتیژی منطبق با یکدیگر داشته اند. اما اختلاف میان این دو دوست قدیمی را کسانی بسیار سخت و دشمنانه نشان می دهندکه یا حافظۀ بسیار ضعیف دارند و یا وظیفۀ اینگونه تحلیل و القاء را داشته، برای اثبات آن به هر غلط گویی پناه می برند. چون خود امریکایی ها می گویند که ما با پاکستان اختلافی نداریم و پاکستان متحد مطمئن ما در مبارزه با تروریزم است، پس چرا اینان کاسۀ داغتر از آش می شوند؟

در فردای که اسامه در ایبت آباد کشته شد، نمایندۀ اباما در افغانستان و پاکستان در نشست سه جانبه میان افغانستان، پاکستان و امریکا با صراحت و جدیت گفت که پاکستان متحد مطمئن و ستراتیژیک امریکا در منطقه و بر ضد تروریزم می باشد و پاکستان مطمئن باشد که همچنان از حمایت مالی امریکا بر خوردار خواهد بود.

پیام واضح تر از این دوستی چه می باشد و یا این پیام بازهم دشمنی میان آندو وجود دارد؟ امریکا به کمک پاکستان شوروی را از افغانستان بیرون کرد، نظام وابسته به شوروی را ختم نمود، راه ورود و استقرار امریکا به افغانستان را باز و صاف کردو اینک برای دهۀ استقرارش در افغانستان تنور جنگ افغانستان را داغ نگهمیدارد، پس چه دلیلی وجود دارد که از عداوت میان این دو با این شدت و حدت یاد کرد و برای خود دلیل پلاستیکی تراشيد. اولین و آخرین تکیه گاه امریکا در این منطقه پاکستان است و به این خاطر آن را دوست ستراتیژیکش می نامد. وقتی این دوستی سالهای سال میان این دو ادامه پیدا کند و امریکا مثل دهسال گذشته در برابر تهدید ها و مداخلات پاکستان نایستد و برنامه های مشترکی داشته باشند، چه دلیلی وجود دارد که در افغانستان ثبات و امنیت می آید؟ مهمترین تهدید امنیت یک کشور حضور سربازان نامهار کشور دیگري درآن است. چه کسی تا حال توانسته با این همه بمباران ها که چند بار عروسی ها را به خاک و خون نشاند به این قومانده کنندگان بگوید که بالای چشم تان ابروست.

آنانی که طالبان را می بینند و منافع مشترک امریکا و پاکستان را در افغانستان نمی بینند، مشکل تامین صلح و ثبات را در افغانستان ندارند. اینان مشکلات خاص خود را دارندیا ازبیرون آمده اند و فکر می کنند که اگر دوستان امریکایی از این جا رفتند، خاک به کاسۀ شان می شود یا در کپسول های کوچک و سخیف قومی و وابستگی به جاهای خاصی قرار دارند. با این همه بالاخره این معاهده به نام مردم افغانستان به امضا می رسد، مردمی که در آن کوچکترین نقشی ندارند، بحران کنونی ادامه می یابد و افغانستان اگر خود گسترۀ تروریزم نشود به پشت جبهۀ آن تبدیل خواهد شد و مردم افغانستان روی آرامش و خوشبختی را نخواهند دید. ●

هیچ نظری موجود نیست: