صفحات

سخت است فهماندن چیزی به کسی که در قبال نفهمیدنش پول می گیرد. (احمد شاملو)

۱۳۹۰ شهریور ۲۳, چهارشنبه

کاریکاتور مسخره ای از دموکراسی


انتخابات ولسي جرگه در سال گذشته با هياهوی زياد و مصارف گزاف كانديدان برگزار گرديد. عده ای كه در طول پنج سال از بركت این کرسی ها به نان ونوايی رسيده و به كعبۀ آمال خود دست يافته بودند، هرگز انتظار آن را نداشتند که روزی اين موقف، شان و شوكت خود را از دست دهند. عدۀ ديگری كه خواب رسيدن به چنين جايگاهی را در سر می پروراندند تلاش كردند که با توسل به زر، زور، يوناما، دامن زدن مسايل زبان، قوم، سمت و وعده های دروغین به مردم، بر كرسي هاي ولسي جرگه تكيه زنند. اما با تمام رنگ و روغن زدن و شكل دادن به انتخابات، باز هم بيش از 15 درصد مردم در آن شركت نكردند زیرا به آن باور نداشتند چون این انتخابات در کشوری به راه انداخته شد که نزدیک به 150 هزار سرباز بیگانه در آن به قتل و کشتار مردم بی دفاع ما مشغول اند و هر نوع انتخاب و رأی زیر نظر آنان صورت می گیرد.

هر قدر ضرب الاجل اعلان نتايج انتخابات نزديكتر ميشد بيقراري، اميدواري و خشم هر دو جناح بيشتر ميگشت. تا اينكه سرانجام محكمۀ اختصاصي اعلام كرد 62 تن به ولسي جرگه راه يافته و در عوض 62 تن ديگر مجلس نمايندگان را ترك گويند. شماری از بازندگان تهديد كردند كه هواداران مسلح خود را به جاده ها سرازير خواهند كرد؛ بعضي دیگر در تالار ولسی جرگه به جوش آمده با بوت هاي كوري بلند بر دیگران حمله كرده و از مشت و لگد نظامي استفاده نمودند.

كرزي اين به جان هم افتادن و زد و خورد را نمونه ای از دموكراسي توصيف كرد، چنانچه يكي از نمایندگان مجلس گذشته، پارلمان افغانستان را به دوماي روسيۀ تزاری تشبیه كرده بود!!

بالاخره كرزي حل این غایله را بر دوش كميسيون مستقل انتخابات انداخت و معنوی رئیس کیسیون که چندی قبل هر نوع تغییری را در نتایج انتخابات «خواب و جنون و محال» می خواند، با معرفی 9 تن از جمله 62 نفر موضوع را خاتمه یافته اعلان کرد. وی به خیال خام خود تصور می کرد که او همه کارۀ انتخابات است، بی خبر از اینکه تصمیم گیرندگان کسان دیگری اند و این اوست که در «خواب و جنون» به سر می برد.

معرفی 9 تن از یکطرف با اعتراض معترضین (بازنده ها) و از طرف دیگر با مخالفت برنده ها که اکنون به دو دسته (گروه اصلاح طلبان و گروه حمایت از قانون) تقسیم شده اند مواجه و آخرین نمایش «دموکراسی» آن با چادر انداختن سیمین بارکزی بر سر مولوی شهزاده و بدمعاشی بعضی دیگر به تاریخ 5 سنبله ادامه یافت. بعد از آن عده ای از معترضان از میدان شهر به سوی کابل راهپیمایی نموده و در مقابل ارگ ریاست جمهوری خیمه زده اند تا خواست های شان از سوی حکومت برآورده شود!

اما مردم ما به اين باور اند، همانطوريكه نمايدگان قبلي جز منافع خود به چيز ديگري نمی انديشيدند؛ منشور خودبخشي را تصويب كردند، زمين هاي پدوله را بر خود تقسيم نمودند، كميشنكاري كردند، چكرهاي خارجي داشتند و امتيازات دايمي مي خواستند؛ حرص و آز نماينده هاي فعلي بیشتر از آنان خواهد بود نه كمتر. زيرا در شرايطي كه فقر و بيكاري در كشور بيداد مي كند، هر روز هموطنان بی گناه ما یا در اثر بمباران و گلوله باری نیروهای ناتو به قتل می رسند یا در اثر حملات انتحاری و گروگان گیری طالبان و دیگر جنایتکاران؛ مداخلات همسايگان شدت بيشتر يافته است و عرصه را بر صادرات و واردات ما تنگتر مي كنند؛ پاكستان روزانه ده ها موشك و توپ را بر خاك ما انداخت کرد و جان ده ها تن از هموطنان ما را گرفت، ایران اعمار بند کمال خان را با مشکل مواجه می سازد وغیره؛ باز هم مجلس نمايندگان و حكومت در فكر تأمین منافع خود بوده و نمایندگان هر روز نمایش تازه ای را به اجرا می گذارند. در یک کلام، انتخابات فقط زمانی معنا یافته می تواند که نیروهای خارجی در افغانستان حضور نداشته باشند و سرنوشت کشور به دست مردم رقم بخورد نه اشغالگران، مافیای مواد مخدر، جنگسالاران و دولت فاسد.


هیچ نظری موجود نیست: